چکیده
هویت ملی به معنای احساس تعلق و وفاداری به عناصر و نمادهای مشترک در اجتماع ملی (جامعه کل) و در میان مرزهای تعریف شدۀ سیاسی است. هویت ملی سؤال از کیستی فرد و یا ملتی میباشد. بنابراین، تا پاسخی به این سؤال داده نشود، هیچ جمعی نمیتواند پلههای ترقی و توسعه را طی کند. لذا با توجه به اهمیت مسئله، رابطه بین هویت ایرانی و توسعۀ اجتماعی در این نوشته مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا هویت ایرانی با چهار مؤلفۀ ایران، اسلام، سنت و تجدد و توسعه اجتماعی در دو بعد کمی و کیفی (با توجه به منابع مختلف مطالعه شده) مورد مطالعه قرار گرفت و رابطه هر کدام از شاخصهای توسعۀ اجتماعی با ابعاد هویت ایرانی بررسی شد. در متن حاضر به این امر تأکید شده که هیچ جامعهای جدای از مسیر تاریخی که طی نموده است نیست و بخش مهمی از مسیر آیندۀ هر جامعهای را گذشتهاش تعیین میکند. هرکجا به مؤلفههای هویت بیتوجهی شود، جامعه به مقابله برمیخیزد و چالشهایی رخ میدهد. جامعه ایران در سدههای اخیر اوج این مسئله را در رویارویی با تجدد تجربه کرده که در آن به دو رفتار افراطی پذیرش بدون چون چرا یا طرد مفرط غرب پرداخته است. نتیجه اینکه کشور ایران نمیتواند مسیر توسعۀ اجتماعی را طی نماید مگر اینکه به ابعاد هویتی خویش توجه نماید، در این صورت است که نقش تمدنسازی خود را ایفا خواهد نمود و در غیر این صورت به مصرف کننده صرف ایدهها و محصولات دیگران تبدیل خواهد شد.
به گواهی پیمایشها و شاخصهای متعدد، که برخی از آنها در این تکنگاشت مطرح خواهند شد، کشور ایران نتوانسته انتظار نخبگان و مردم خود را برای قرار گرفتن در زمره کشورهای پیشرفته یا توسعه یافته جهان مطرح سازد. چه بسا کشورهایی بسیار دیرتر از ما به فکر توسعه افتادهاند اما اکنون گامهایی از ما پیشتر هستند، حداقل در توسعه اقتصادی. پس از انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، دولتهای سازندگی، اصلاحات و مهرورزی قدرت اجرایی کشور را در دست گرفتند و هریک به شیوه خود کشور را اداره کردند. اما این دولتها از منظر اراده به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر هم نظر بودند، تفاوت بیشتر در روشها بود تا در اهداف. امروز که در آخرین سال دولت اول تدبیر و امید هستیم، باز هم توسعه اقتصادی و اجتماعی مهمترین بحث روز جامعه است. در واکنش به این عدم توفیقها، محققان گوناگون هریک از منظر دانش تخصصی خود درصدد علتیابی این عدم توفیقها برآمدهاند. در کنار این، گروهی از نخبگان و بخشی از درون دولت و حکومتِ ایران پس از انقلاب اسلامی، عقیده دارند که مسیر ما مسیری متفاوت از تمام دیگر کشورها است و ویژگیهای جامعه ایران- به ویژه پیام جهانی اسلام و تشیّع- دارای ظرفیتهایی است که میتواند تمدن سازی کند و کشور خودمان هم نمیتواند بدون توجه به ویژگیهای دینی خود وارد فرایند توسعه شود. لذا باب بحث الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت باز شد و به محل مهم اندیشه و مباحثه تبدیل شد.
این روزها همچنین در آستانه تصویب برنامه ششم توسعه کشور هستیم و فاصلهمان با افقهای چشمانداز 1400، 1404 و 1420 به سرعت در حال کاهش است. به نظر نمیرسد اهدافی که در این افقها ترسیم کردیم در سالهای موعودشان حاصل شوند اما این پایان تلاش ما نیست. امروز دوباره در آستانه جمعبندی تازهای هستیم؛ جمعبندی درباره شاخصهای پیشرفت، الگوهای پیشرفت و برنامههای پیشرفت. در این راستا، این نوشته میکوشد پیشرفت یا توسعه اجتماعی را از منظر هویت ملی بنگرد و در رابطه چیستی و چگونگی این هویت و موانع و گشایشها و تحذیرهایی که بر سر فرایند توسعۀ اجتماعی قرار میدهد تأمل کند. پرسشهای اصلی که در این مسیر کوتاه بدانها میپردازیم عبارتاند از: هویت ملی چیست و هویت ملی ایرانیان چه مؤلفههایی دارد؟ موانع و ظرفیتهای احتمالی مؤلفههای هویت ملی ایرانیان برای توسعه اجتماعی چه هستند؟ و چگونه میتوان هویتهایی که ظرفیت تخاصم دارند به نحوی مدیریت کرد که مانع برنامههای توسعه اجتماعی نشوند. این چنین قصد داریم به سؤال جاریِ پیشرفت اسلامی- ایرانی هم پاسخ دهیم زیرا هم اسلام و ایران هر دو در هویت ملی حضور پررنگ دارند و بنابراین پاسخی که به پرسشِ نسبت نقش هویت ملی در توسعۀ اجتماعی میدهیم خود به خود تکلیف نظر ما را نسبت به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت نیز روشن میکند.
هویت ایرانی و توسعه اجتماعی
نوع:
موضوع:
زبان:
زبان اصلی:
انتشارات:
محل انتشار:
تعداد صفحات:
94
سال:
1395
شابک:
978-600-7611-
نظر:
شماره:
62
فایل منتشر شده:
دیدگاهها
خیلی خوب
خیلی خوب