چیستی علل انحطاط تمدن اسلامی پرسشی است که سالهاست ذهن اندیشمندان مختلف را به خود مشغول کرده است. هرکدام از اندیشمندان متناسب با مبانی فکری و دانستههای خود به این پرسش پاسخ گفتهاند. ضرورتِ یافتن پاسخ این پرسش، امروزه بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. ایران اسلامی امروز بیشازپیش ضرورت حرکت جدیتر بهسوی احیای تمدن اسلامی را باور کرده است و برای دستیافتن به این هدف، راهی جز آسیبشناسی تمدن اسلامی وجود ندارد. این آسیبشناسی باید تاحدامکان عالمانه و به دور از حبوبغض انجام شود. از بین پاسخهای فراوانی که به این پرسش بیان شده است، نظریۀ استاد مطهری به دلیل اینکه بهخوبی با مبانی اسلام و تمدن اسلامی آشنا بود و در دورۀ معاصر میزیست، اهمیتی ویژه دارد. علل انحطاط تمدن اسلامی دغدغهای مهم برای استاد مطهری بود و ایشان بهصراحت به این نکته اشاره کرده بود و میتوان بخش زیادی از آثار او را در چارچوب پاسخ او در این پرسش جای داد.
استاد مطهری پاسخدادن به این پرسش را کاری دشوار و خارج از توان یک نفر توصیف کرده است؛ اما برای آغاز این راه طولانی براساس تحلیل خود و نظر اندیشمندان مختلف سه زمینۀ اصلی را برمیشمرده است: 1. اسلام؛ 2. مسلمانان؛ 3. عوامل بیگانه. استاد مطهری در بخش اسلام سه زمینۀ اصلی؛ یعنی اعتقادات اسلامی، اخلاق اسلامی و نیز احکام و نظام اسلامی را از هم تفکیک کرده و هریک را جداگانه بررسی کرده است. تمرکز اصلی استاد در کتابهای گوناگون بر همین سه بخش اسلام بوده و به دو بخش دیگر کمتر و پراکندهتر پرداخته است. استاد مطهری در بخش اسلام به انتقاد کسانی پاسخ میدهد که معتقدند آموزههای اسلام عامل اصلی انحطاط تمدن اسلامی بوده است. ایشان با تحلیل تکتک این آموزهها در سه زمینۀ اعتقادات و اخلاق و نیز احکام و نظام اسلامی ثابت میکند که آنچه موجب انحطاط تمدن اسلامی شده است، عمل مبتنیبر فهم نادرست از آموزههای اسلام بوده است. فهم درست از آموزههای اسلام و عمل مبتنیبر آن، بدون شک، عامل اصلی اوجگرفتن تمدن اسلامی بوده است و بههیچوجه نمیتوان آموزههای ناب اسلام محمدی (ص) را عامل انحطاط تمدن اسلامی برشمرد.
در بخش مسلمانان و عوامل بیگانه هم استاد مطهری به جریانهای گوناگون اجتماعی که سرچشمههای داخلی و خارجی داشتند، اشاره کرده است که در این نوشته به-دلیل مجال اندک، فقط جریانهای عقلستیز و عقلگریز را بررسی میکنیم. این جریانهای فکری با مبادی گوناگون یکی از نقاط قوت تفکر اسلامی را که تأکید و تکیه بر عقل و عمل عقلانی است و زمینهساز شکوفایی تمدن اسلامی شده، از تمدن اسلامی ستاندند و ضربهای جبرانناپذیر بر پیکرۀ این تمدن پویا و زنده وارد آوردند که هنوز مسلمانان با این آسیبهای جبرانناپذیر و زمینههای فکری آن در حال ستیز هستند و با پیامدهای آن دستوپنجه نرم میکند.
توشهای که میتوان در راه احیای تمدن اسلامی از آسیبشناسی استاد مطهری از گذشتۀ این تمدن برگرفت، ضرورت پالایش فرهنگی و اعتقادی مسلمانان و عمل مبتنیبر آن است. استاد مطهری معتقد بود برای حرکت بهسوی احیای تمدن اسلامی راهی جز پالایش اعتقادی مسلمانان از این کژفهمیها وجود ندارد و این آسیبها را فقط میتوان با عملی آگاهانه و از دل تودههای مردم آغاز کرد. باید این آسیبشناسیها پس از بررسیهای علمی کافی از کُنج مراکز آموزشی و کتابخانهها بیرون بیاید و به میان مردم برود و تمام نسلها را تربیت کند. برایناساس، فقط در صورتی میتوانیم راهی بهسوی احیای تمدن اسلامی بیابیم که آسیبهای موجود را ابتدا از اعتقادات و سپس از عمل مسلمانان بزداییم و دستیافتن به این هدف عالی پژوهشهایی عمیق و اقدامهایی عملی و جدی میطلبد.
علل انحطاط تمدن اسلامی از منظر استاد مطهری
نوع:
زبان:
زبان اصلی:
انتشارات:
محل انتشار:
تعداد صفحات:
128
سال:
1396
نظر:
شماره:
87
فایل منتشر شده: