دین‌شناسی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تاکید بر گستره‌شناسی اسلام

موضوع: 
زبان: 
زبان اصلی: 
انتشارات: 
محل انتشار: 
تعداد صفحات: 
74
سال: 
1393
شابک: 
6- 03 - 7611
نظر: 
هنوز نظری ثبت نشده
شماره: 
15

گستره شناسی دین نقش تعیین کننده زیادی در چگونگی مراجعه به دین و ساخت الگوی پیشرفت دین بنیاد دارد. در میان دیدگاه‌های مطرح شده در این باب نگرش جامع سازگارترین نظریه با واقعیت دین مبین اسلام است. در نگرش جامع دین الهی به کمال و سعادت دنیوی و اخروی انسان به نیکوترین وجه ممکن می‌پردازد. در این نگرش صلاح و فساد دنیایی افزون بر نقش مقدماتی برای فلاح و شقاوت اخروی، خود نیز از ارزش و اهمیت نفسی و ذاتی برخوردار است. اسلام به دنیا نگاهی مثبت دارد، اما خطر دنیاپرستی و نادیده انگاشتن فراسوی این جهان را نیز گوشزد می‌کند. در فرهنگ اسلامی جهان وسيله تکامل، دادگری، آگاهي، ايثار، فداكاري، برادري و گذشت، خانه موعظه، مسجد دوستان خدا، مصلای فرشتگان، فرودگاه وحي و تجارتخانه اولياي الهي، خانه حق و صدق، توشه گاه آخرت، نمایشگر زشت و زيبا، هشدار ‏دهنده و عمل ‏كننده، راهنما و پنددهنده‌ای است که براي شناخت آن بايد همه صفحاتش را ورق زد و دنياي مذموم عبارت است از: دنیازدگی، تعلّقات اعتباري، و سراب‌هایی که انسان را از ياد خدا و حرکت در جهت رشد و تکامل حقیقی غافل مي‏كند و به فساد و تباهی مي‏كشاند.
همچنین در دین مبین اسلام، ضمن وجود اصول ثابت، سازوکارهای مناسبی برای انطباق با شرایط و نیازهای تحول‌پذیر عصری و مدیریت و هدایت آنها وجود دارد. پاره‌ای از علل پایایی و انطباق دهنده اسلام با نیازهای نوپدید عصری عبارت‌اند از: (1) امامت (2) اجتهاد (3) پيوند با عقل‏ و قرار دادن آن به مثابه یکی از منابع دین (4) جامعیت‏ (5) هماهنگى با فطرت و سرشت انسان ‏(6) دارا بودن قوانین ثابت و متغیر به تناسب نیازهای ثابت و متغیر انسان (7) وجود قوانين حاكم و كنترل كننده، چون قاعده لاضرر و ... (8) دادن اختيارات لازم به حكومت و جامعه اسلامى (9) رابطه احكام اسلام با مصالح و مفاسد واقعى انسان (10) هماهنگى و سازگارى بين مجموعه قوانين اسلام (11) اعتدال گروی و برقراری توازن بین دنیا و آخرت و مادیت و معنویت (12) تأكيد بر علم و تجربه مفيد همراه با عمل.
عمده‌ترین کارویژه‌های مهم تمدن‌ساز دین در نگاه جامع عبارت است از: (1) معرفت بخشی (2) هدف‌گذاری (3) قانون‌گذاری (4) نظام‌سازی (5) برنامه‌دهی. لاجرم دین ظرفیت فراخ و قدرت مرجعیت گسترده‌ای برای تمدن سازی و الگوی پیشرفت دارد؛ اما این به معنای کنار نهادن علم، تجربه و خرد بشری نیست؛ بلکه عقل خود یکی از منابع دین است و دین احیاگر، پرورش دهنده و جهت بخش آن نیز می‌باشد. بنابراین در نگرش جامع بسیاری از مشكلات به‌ویژه امور متغیر را باید با کمک خرد، تجربه و دانش بشری حل كرد؛ لیکن از عقل و علم در پرتو اصول و هنجارهای دینی استفاده می‌شود و نباید میان روش‌های برگزیده با مبانی و آموزه‌های وحیانی تعارضی وجود داشته باشد.
از دیگر نکات حائز اهمیت در ساخت الگوی دین بنیاد توجه به مؤلفه‌های اساسی الگوی پیشرفت است. به نظر می‌رسد هر الگویی در این باب باید حداقل حاوی چهار سازه زیر باشد: (1) ترسیم وضعیت مطلوب؛ (2) اصول تحلیل و آسیب‌شناسی وضع موجود؛ (3) اصول راهبردی حركت از وضع موجود به وضع مطلوب؛ (4) معیارها و شاخص‌های پایش.
به نظر می‌رسد مرجع اصلی در ترسیم وضعیت مطلوب وحی و منابع نقلی دینی است. پاره‌ای از ارکان و ارزش‌های وضع مطلوب برآمده از متون اسلامی عبارت‌اند از: (1) خدامداری، (2) اخلاق و شریعت محوری، (3) انسان‌گرایی متعالی در طول خدامداری، (4) غنای حداکثری علمی و معرفتی؛ (5) توازن بین دنیا و آخرت و مادیات و معنویات، (6) استقلال، عزت و سربلندی، (7) آسیب‌ناپذیری در ابعاد مختلف مادی و معنوی؛ (7) انسجام و همبستگی، (8) نظم و انضباط اجتماعی؛ (9) نفی استبداد و آزادی توأم با مسئولیت و ...
اصول اساسی و چارچوب‌های تحلیل وضع موجود در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت غالباً از متون دینی اخذ می‌شود و در پرتو آنها تجربه و خرد بشری به مطالعه و تحلیل خواهد پرداخت. ناب‌ترین معارف مربوط به اصول ارزشی و هنجارهای حاکم بر چگونگی حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، آموزه‌های وحیانی است؛ اما قواعدی که نشانگر مناسب‌ترین راه وصول به هدف، با نظرداشت قوت‌ها، ضعف‌ها، موانع و مشکلات، تهدیدها و فرصت‌ها در شرایط زمانی و مکانی ویژه است، تکیه بیشتری به خرد و تجارب بشری دارد. سنجش میزان پیشرفت و جلوگیری از انحراف در مراحل اجرایی الگو بیش از دیگر سازه‌ها متکی به خرد و تجربه بشری است و مراجعه به منابع نقلی دینی در آن کمتر از دیگر حوزه‌ها است. از طرف دیگر در فرض وقوع تعارض بین داده‌های نقلی و عقلی در حوزه‌های یاد شده، اصل اساسی تقدم دلیل اقوی است. بنابراین: (1) هر گاه یکی قطعی و دیگری ظنی باشد، دلیل قطعی مقدم و دیگری طرد می‌شود؛ (2) هر گاه هر دو ظنی معتبر باشند، در صورت وجود مرجح معتبر در یک طرف، آن یکی مقدم و دیگری طرد می‌شود و اگر مساوی باشند، هر دو از اعتبار ساقط ‌می‌شوند و در فرض فقدان بدیل با تکیه بر اصل تخییر می‌توان هریک را برگزید. به نظر می‌رسد در پی چارچوب نظریِ برآمده از تحقیق حاضر، گام پسین برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عبارت است از بررسی تفصیلی آموزه‌های اسلامی همراه با استفاده مناسب از خرد و تجربه بشری در راستای ترسیم دقیق وضعیت مطلوب؛ اصول تحلیل و آسیب‌شناسی وضعیت موجود؛ اصول راهبردی حركت از وضعیت موجود و معیارها و شاخص‌های پایش.

فایل منتشر شده: