در قرآن کریم خداوند تنها در دو مقام علاوه بر صیغه امر، دستور تشریعی خود را مستقیماً با بکار بردن ماده امر بیان کرده است: نخست امر به پرستش او؛ و دوم امر به عدالت و قسط. از این رو به جا است که در منطق قرآن کریم، پس از ایمان و اعتقاد و پرستش پروردگار متعال، عدالت را مهمترین بنیان تکوینی و دستور تشریعی و ارزشی حیات بشری تلقی کنیم. علاوه بر قرآن کریم، پیشوایان معصوم نیز در اندیشه و گفتار و سیره خود همواره بر عدالت به طور اعم و عدالت اجتماعی به طور اخص تأکید ورزیدهاند. لذا اعتقاد و التزام به اولویت و حاکمیت وجوب عدالت اجتماعی بر سایر تکالیف اجتماعی، یکی از دو رکن اصلی نظام تشریعی جامعه و حاکمیت اسلامی در تمامی ادوار و زمانها است و بدون آن سخن گفتن از جامعه اسلامی شایسته و پیشرفته بیمعنا است. جامعه اسلامی پیشرفته، جامعه عدالت محور و اتراف ستیز و استضعاف گریز است. در اين جامعه، بیوقفه تلاش میشود عموم انسانها به آستانه تعادل و توازن در بهرهمندی از فرصتهاى اجتماعى رسيده و هريك امكان استفاده از رشد و هدايت لازم را در حد ظرفيت و توان خويش كسب نمایند. بديهى است اين تعادل، هم به جنبههاى مادى و هم به جنبههاى معنوى انسانى و اجتماعى، نگرشى دو جانبه و همزمان با یکدیگر دارد. منطق قرآنی نقطه کاربردی عدالت اجتماعی در میان انسانها و جوامع بشری را از مبدأ نفی تمامی تمایزات یک جانبه آغاز میکند و برای همه افراد بشر، فطرت و کرامت و ظرفیت رشد و کمال مادی و معنوی را مشترک و مساوی به شمار میآورد. آنچه مورد تأکید قرآن کریم است، حفظ خط تعادل در مرحله فعلیت یافتن ظرفیتهای انسانها در عرصههای مختلف اجتماعی است. بررسی جامعهشناختی جوامع بشری در دوران معاصر نشان میدهد که امروزه تأثیرگذارترین مقولات کاربردی و کمّی در تعیین وضعیت و سرنوشت تعادل اجتماعی آحاد افراد و مجموع جامعه، سه شاخص: «فرصتها»، «ظرفیتها» و «توانمندیها» است و بخش اصلی عدالت اجتماعی کاربردی و قرار گرفتن هر فرد و جامعهای در موقعیت برآمدهاش، تابع برآیند این سه شاخص است. به واقع سختترین مرحله عدالت اجتماعی، مرحله برنامهریزی است. در این مرحله ارزیابی فرصتها و ظرفیتها و توانمندیها بر مبنای محاسبه و کمیّت و شمارش و به زبان اعداد و آمار و جداول محاسباتی حرف اصلی را میزند و ضرورت دارد تمامی امور بر مبنای حساب و کتاب مستدلاً عادلانه تنظیم شود. لذا این مرحله از عدالت اجتماعی، پای مجموعه گستردهای از بررسیها و دانشها را به عرصه عدالت اجتماعی باز میکند و تقریباً تمامی علوم از ریاضیات و فیزیک و شیمی کاربردی و پزشکی و داروسازی گرفته تا جغرافیا و تاریخ و ادبیات و هنر و نظایر آن، هر یک به نوعی در خدمت عدالت اجتماعی قرار میگیرند. بدون تردید جوهر و درونمایه گفتمان انقلاب اسلامی، عدالت اجتماعی است. این مدعا در مراحل مختلف شکلگیری و رشد و پیروزی انقلاب اسلامی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران ظهور و بروز ویژه داشته و همواره در بیانات امام خمینی (ره) متجلی بوده است. این گفتمان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آشکارا متجلی شده و عدالت اجتماعی را به یکی از محورهای اصلی آن در جوهر مفاد و بسیاری از اصول آن تبدیل کرده است. مهمترین این پیشنیازهای کاربردی عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی ایران معاصر عبارتاند از: 1. عدالت اجتماعی به مثابه بنیان فرهنگ عمومی؛ 2. عدالت اجتماعی به مثابه بنیان قواعد فقهی اجتماعی؛ 3. عدالت اجتماعی به مثابه راهبرد اصلی برنامههای دورهای و سالیانه؛ 4. عدالت اجتماعی به مثابه راهبرد اصلی نظام حقوقی و قضایی.
در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، ضروری است عدالت اجتماعی در جایگاه کلانترین راهبرد تمامی عرصههای اجتماعی قرار گیرد و وجه امتیاز و درخشش این الگو در برابر الگوهای رقیب و معارض شود. لذا برنامهریزی اجرایی در جهت تحقق این کلان راهبرد، همواره باید به صورت متوازن و همگام و هماهنگ در تمامی عرصههای اجتماعی انجام پذیرد و پیش و پس افتادن برخی از عرصهها بر برخی دیگر، موجب اختلال در کلیت عدالت اجتماعی خواهد شد و به نتایجی کاملاً بر خلاف عدالت اجتماعی خواهد انجامید. تلاش بخش پایانی این نوشتار معطوف به جستجو و تبیین اهمّ مسائل عدالت اجتماعی در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت است.
جایگاه مبانی و راهبردهای عدالت اجتماعی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نوع:
موضوع:
زبان:
زبان اصلی:
انتشارات:
محل انتشار:
تعداد صفحات:
52
سال:
1393
شابک:
0- 2- 94649 -
نظر:
شماره:
29
فایل منتشر شده: