علم با بهرهگیری از دانش بشری در تفسیر واقعیت نگاهی فارغ از توجه به دین داشته است و دستاوردهای خود را مبتنی بر قراردادهای بشری و بینیاز از آموزههای وحیانی بنا کرده است. این تفسیر تک بعدی از عالم در قرن بیستم دچار تردیدهایی شد و علم مدرن و توسعۀ مبتنی بر آن دچار چالشهایی گردید. گروهی سخن از تمایز میان این دو به میان آوردند و گروهی دیگر امکان مکملیت بین این دو را مطرح ساختند.
در اين مقاله با استفاده از نظريۀ جان اف هات در كتاب علم و دين: از تعارض تا گفتوگو، به بيان رابطه ميان دين اسلام و توسعه در آرا انديشمندان ديني پرداخته شده است. رويكرد تعارض ميان دين و توسعه در انديشۀ سيد حسين نصر، رويكرد تمايز در آرا مصطفي ملكيان و رويكرد تكميل در نوشتههای علي شريعتي مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. در این مقاله سعي كرديم با بهرهگیری از نقاط قوت هر رويكرد به مشخصههای اوليۀ مدلی نظري، كه براي تبيين رابطۀ دين و توسعه كارآمد باشد، دست يابيم. بر اساس دیدگاه تعارض (نصر)، پیشرفت یعنی عملی شدن دین و بازگشت به جوهر دین به عبارتی، پیشرفت چیزی جز تحقق دین نیست. پیشرفت بر مبنای دین فهم و درک میشود و روشهایی غیر از تجربه برای تدوین الگوی پیشرفت مناسب است. بر اساس این دیدگاه، مقولۀ پیشرفت و تدوین الگویی برای آن نمیتواند تحقق پیدا کند مگر اینکه علوم به ویژه علوم انسانی متحول شوند. نمیشود از الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی سخن گفت اما علوم سکولار و غربی باشند. قائلین به رویکرد تعارض معتقدند که منطق و روشی که از دل آن توسعۀ غربی برآمده با منطق و روشی که ما باید از آن استفاده کنیم متعارض است. به نظر میرسد پیشنهاد توقف در اکنون و بازگشت به گذشته از آن جهت که عملی نیست، نمیتواند در تدوین الگوی پیشرفت وجهی داشته باشد. طرفداران رویکرد تمایز معتقدند که علم و تکنولوژی و توسعه منتج از آن در زمرۀ برساختههای بشری به شمار میآیند، هدف علم شناخت واقعیتها است و توسعه رفع نیازهای عمدتاً مادی و غیرمعرفتی انسان است. پس هدف علم شناخت واقعیت و به دنبال آن هدف توسعه رفع حاجات علمی انسان است. توسعه محصول تعقل و خردورزی است و دین به ایمان و اعتماد نیاز دارد. این دو راه مجزا هستند و هیچگاه به یکدیگر فروکاسته نمیشوند و جای یکدیگر قرار نمیگیرند. به عبارتی استدلال رویکرد تمایز از این مدعا است که در حوزۀ توسعه، جایی برای میدانداری دین و ایمان نیست و در این حوزه برتری از آن کسی نیست که از نظر ایمان برتر باشد. در حوزۀ دین، هم جای رفیعی برای صاحبنظران توسعه نمیتوان در نظر گرفت. یافتهها نشان میدهد رویکرد تکمیل بیش از دو رویکرد دیگر در تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کارآمد است و بنابراین باید مورد توجه قرار گیرد چراکه دانش علمی میتواند افق ایمان دینی را وسعت بخشد و دین میتواند نابسامانیها و ضعفهای توسعه را برطرف کند. این رويكرد در باب رابطۀ دين و توسعه- آرا شريعتي- كه با نام تكميل از آن نام برديم برخلاف دو رويكرد ديگر، معتقد است توسعۀ امروزين بشر كه برآمده از علوم تجربي است ناسازگار با دين – البته دين تحريف نشده و غير مرتجع- نيست و آموزههای دين، نقصها و ضعفهایی كه در اين نوع توسعه و پيشرفت وجود دارند، از جمله از دست دادن معناي زندگي و حاكميت بیچون و چراي عقلانيت ابزاري، را تحت پوشش قرار میدهد. در اسلام مؤلفههای زيادي وجود دارد كه نشان دهندۀ عدم تعارض بين اين دو واقعيت هستند. بنابراين دين تكميل كنندۀ توسعۀ بشري است.
واژگان كليدي: دين، توسعه، الگوی پیشرفت، رويكرد تمايز، رويكرد تعارض، رويكرد تكميل
تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بررسی نسبت میان دین اسلام و توسعه
نوع:
موضوع:
زبان:
زبان اصلی:
انتشارات:
محل انتشار:
تعداد صفحات:
68
سال:
1395
شابک:
6- 74 - 76 11
نظر:
شماره:
77
فایل منتشر شده: