چکیده
اصولاً آمایش سرزمین و برنامهریزی فضایی، علاوه بر ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی و غیره، دارای وجه فضایی است. بر این اساس، در برنامهریزی آمایش سرزمین، اقداماتی جهت هماهنگ ساختن تأثیرات فضایی سیاستهای سایر بخشها از توسعه اقتصادی، برای دستیابی به توزیع بهینهای میان مناطق صورت میپذیرد. از این دیدگاه اساسیترین رویکرد آمایش سرزمین توسعه پایدار میباشد و توسعه پایدار ذاتاً مفهومی ارزشی است که در آن مسئولیتها و نیازهای نسل حاضر و نسلهای آینده مد نظر میباشد. اینک از مهمترین ویژگیها و ضرورتهای آمایش سرزمین ملی میتوان به مواردی چون، نگرش همه جانبه به مسائل، کل گرا، هدفمند، دورنگر، آیندهنگر، انعطافپذیر، معطوف به اراده و دارای نگرش کیفی و استنتاج فضایی، مشارکت جویانه و نتیجهگیریهای مکانی از استراتژی توسعه ملی و عوامل پیونددهنده برنامههای کلان و برنامههای منطقهای اشاره نمود. بر این اساس آمایش سرزمین باید مبتنی بر ترکیب دو روش برنامهریزی از «بالا به پایین» و از «پایین به بالا» باشد، تا بتواند کمبودها و نارساییهای هر دو برنامهریزی فوق را مرتفع ساخته و راهبرد پیشرفت و توسعه یکپارچه سرزمین را فراهم سازد و این همان چیزی است که باید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به منظور تعادل بخشی توسعه مبتنی بر عدالت اجتماعی در کشور به دنبال آن باشد. در عین حال آمایش سرزمین دورنگر است و بازشناسی نتایج منطقی گزینهها و گرایشهای انتخاب شده در این فرآیند در کوتاهمدت یا در میانمدت امکانپذیر نیست. زیرا درک و توصیف نتایج تغییرات ساختاری یا تحول برخی از عوامل که از پایداری بالایی برخوردار هستند (مثل؛ جمعیت، منابع طبیعی و محیطزیست)، به یک چشمانداز درازمدت نیاز دارد. از این رو در آمایش سرزمین التزام به یک افق و چشمانداز بلندمدت ضروری است، لذا در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از این منظر علاوه بر چشمانداز بیست ساله 1404 بایستی چشمانداز بلندمدت 1450 و پس از آن نیز طراحی و ترسیم گردد. اینک از این دیدگاه با توجه به الگوی موجود توزیع فضایی جمعیت کشور، استنباط میشود که توزیع نامتعادل امکانات در مناطق مختلف، نابرابریهای وسیع منطقهای را در توزیع و آرایش فضایی جمعیت کشور به وجود آورده است. در عین حال به دلیل عدم بهرهبرداری از امکانات و قابلیتهای ناحیهای، در درون مناطق نیز عدم تعادل در آرایش جمعیت مشهود است. به طور کلی با توجه به پراکنش جمعیت در پهنه سرزمین ملی، ملاحظه میشود که گستره وسیعی از کشور (در مناطق شرقی) که قریب نیمی از وسعت سرزمین ملی را در بر میگیرند، تنها 20 درصد از جمعیت را در خود جذب نمودهاند؛ در حالی که در نیمه دیگر کشور که مشخصاً مناطق مرکزی، غربی و شمالی کشور را شامل میشوند، بیش از 80 درصد جمعیت در آن تمرکز یافتهاند، که از منظر آمایش سرزمین، این سازمان فضایی بسیار نامتعادل بوده و باید در جهت رسیدن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سازمان فضایی موجود کشور بازبینی و نهایتاً بهمنظور پخشایش فضایی- مکانی بهینه جمعیت، فعالیت و اشتغال، تعادل و توازن آن، برنامهریزی گردد.
آمایش سرزمین و نقش آن در تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نوع:
موضوع:
زبان:
زبان اصلی:
انتشارات:
محل انتشار:
تعداد صفحات:
104
سال:
1393
شابک:
8- 6- 94649 -
نظر:
شماره:
4
فایل منتشر شده: